بعد از این بیداری، بعد از این تولد دوباره، سیدارتها زندگی را در آغوش میگیرد و با اشتیاق زیاد هرچیزی که در سر راهش باشد را میپذیرد. دیگر به دنبال معلمی خاص همانند شمنان یا بودا نیست. سیدارتها پی میبرد که میتواند از هرچیز و هرکسی درسی بیاموزد و دنیا را بهتر درک کند. سفر معنویت اما کامل نمیشود مگر اینکه شما عشق را تجربه کنید. در واقع عشق یکی از عناصر مهم در این کتاب میباشد که جایگاه ویژهای در سفر به سوی کمال سیدارتها دارد.
در هنگام خواندن کتاب خط به خط نویسنده را تحسین میکردم و از کتابی که نوشته سپاسگزار بودم. به اعتقاد من سیدارتها یک کتاب کامل است که وقتی آن را تمام میکنید سرشار از خودباوری میشوید. به خودتان بیشتر اعتماد خواهید کرد و دوست دارید که شما هم زندگی را در آغوش بگیرید. از همه جنبههای زندگی استقبال میکنید و به دنبال فرار از چیزی نخواهید بود. درمییابید که خردمندی و روشننگری یک مقصد مشخص نیست و یا یک جایگاه خاص نیست که شما با کمک معلمی به آن دست یابید. شما میتوانید به خرد برسید اگر چشمان بینا داشته باشید و اتفاقات زندگی را مانع راه خردمندی نبینید. چند صفحه آخر کتاب به شکل زیبایی سرشار از کلماتی است که به اعتقاد من هر خوانندهای را به وجد میآورد. لذت و آگاهی که این رمان به من داد خارج از وصف است. من فکر میکنم کتاب سیدارتها دقیقا همان سفری است که هر انسانِ مشتاق معنویت دوست دارد آن را به نحوی تجربه کند.
آوین کتاب رمان سیدارتها را در لیست کتابهای پیشنهادی خود قرار میدهد و خواندن آن را به همه شما عزیزان و مخصوصا افرادی که طرفدار کتابهای معنوی و خودشناسی هستند پیشنهاد میکند.
اینفوگرافیک کتاب سیدارتها
براساس کتاب سیدارتها یک اینفرگرافیک توسط آوین کتاب ترجمه و بازطراحی شده است که در آن خلاصه کتاب و همچنین جنبههای مختلف رمان به خوبی منعکس شده است. توجه به نکات و موضوعاتی که در این اینفوگرافیک منعکس شده است، به درک بهتر کتاب کمک میکند. البته باید اشاره کنیم که اگر این رمان را نخواندهاید و روی افشای داستان حساس هستید، مطالعه این اینفوگرافیک برای شما مناسب نیست. چراکه در اینفوگرافیک خلاصه همه کتاب ارائه شده است و بخشهای مهم آن را بازگو میکند.
[ مطلب مرتبط: رمان مزرعهی حیوانات – همراه با اینفوگرافیک – نشر ماهی ]
جملاتی از متن کتاب سیدارتها
غسل نیکو بود، اما آب، پلیدی گناه را نمیشست و جان تشنه را سیراب نمیکرد و دل را از وحشت آزاد نمیساخت. (سیدارتها – صفحه ۲۶)
سیدارتها هدفی پیش روی داشت، هدفی یگانه، و آن خالی شدن بود: میخواست از عطش و از خواهشها، از رویا و شادیها و نیز از رنج خالی شود. میخواست «خود» خویش را بمیراند و از آن خلاصی یابد. و چون جانش از «من» خالی شد، به صلح دست یابد و جانش در اندیشهی ازخویشتنرهیده بر اعجاز گشوده شود. این هدفش بود. (سیدارتها – صفحه ۳۶)
به اطراف خود نگریست، چنانکه انگار اولبار است چشم به جهان میگشاید. دنیا زیبا بود و رنگین و شگفت و معماگون. یکجا کبود بود و یکجا زرد و یکجا سبز. آسمان سیار بود و رود جاری، کوه استوار بود و جنگل از جا نمیجنبید. و همهچیز زیبا بود و شگرف و افسونی و مخزن اسرار، و در میان اینها همه سیدارتها بود که بیدار میشد، به سوی خویش پویا. اولبار بود که اینها همه، تمام این کبودی و زردی و رود و جنگل، از راه چشم به درون سیدارتها راه مییافت. (سیدارتها – صفحه ۶۲)
باید مقهور گناه میگشتم و در ضلالت فرو میغلتیدم تا به زندگی بازگردم! آه که راه زندگی مرا از چه تنگناهایی گذرانده است! (سیدارتها – صفحه ۱۱۹)
یک پژوهندهی راستین که بهراستی در پی معرفت باشد هیچ مکتبی را نمیتواند بپذیرد و بهعکس، پژوهندهای که به حقیقت دست یابد هر مکتبی را درست میداند و هر راهی را راست و هر هدفی را بهحق میشمارد. (سیدارتها – صفحه ۱۳۴)
یافتن زمانی محقق میشود که از هدف آزاد باشی و دل را گشوده بداری. (سیدارتها – صفحه ۱۶۲)
بصیرت را نمیتوان برای غیر بیان کرد. اگر خردمندی بخواهد بصیرت خود را برای دیگری شرح دهد، گفتهاش نابخردانه مینماید. (سیدارتها – صفحه ۱۶۴)
مشخصات کتاب
- عنوان: سیدارتها
- نویسنده: هرمان هسه
- ترجمه: سروش حبیبی
- انتشارات: ماهی
- تعداد صفحات: ۱۷۶
- قیمت چاپ اول – تابستان ۹۷: ۱۳۰۰۰ تومان
- جیبی
👤 نویسنده مطلب: سروش فتحی
نظر شما در مورد رمان سیدارتها چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خواندهاید حتما نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید.
» معرفی چند کتاب دیگر با ترجمه سروش حبیبی:
- کتاب همزاد
- کتاب ابله
- کتاب قمارباز